تيترهاي صفحه اول روزنامه كيهان و مطالب صفحه دوي آن، غالباً اختصاص به رجزخواني عليه برخي از كشورها و سازمانهاي بينالمللي و همچنين منفي جلوهدادن تحولات مربوط به اصلاحطلبان دارد. روزنامه يادشده معمولاً آنانرا دشمن، فريبخورده، مرعوب و عامل آمريكا و اسرائيل مينامد. فضاي تبليغي كه بر اين دو صفحه حاكم است نسخه ناشيانهاي از VOAي فارسياست كه شايد بتوان مطالب آنرا در سه عبارت "مبارزه كودكانه با قدرتهاي خارجي"، "مناظره عاجرانه با اصلاحطلبان" و "اطلاعرساني فريبكارانه در مورد هرآنچه و هرآنكه كيهان نميپسندد" خلاصهنمود. اما آنچه باعثشد اين يادداشت را بنويسم خواندن يكي از صريحترين و تأسفآورترين نمونههاي اين مبارزه كودكانه و مناظره عاجرانه در شماره ديروز(9/2/88) اين روزنامه است.
چندي است كه بيماري جديدي بنام آنفلوآنزاي خوكي(swine flu)شيوع پيداكرده و حدود 150نفر را در مكزيك و يك كودك را در ايالاتمتحده قربانيكرده و بسياري ديگر را نيز آلوده نمودهاست. بر اساس آخرين گزارشها اين بيماري از مكزيك آغاز شده، به آمريكا سرايت كرده و اينك مواردي از آن در اروپا نيز ديده شدهاست. همزمان با ترس و وحشت بسياري از مردم در نقاط مختلف دنيا(وقتي رئيس جمهور مكزيك از مردم اين كشور ميخواهد كه از منازل خود خارج نشوند تصور كنيد كه چه وحشتي حاكم ميشود)و نگراني بسياري از دولتها و سازمانهاي بينالمللي از اپيدميشدن اين بيماري و تلاش دانشمندان براي شناسائي نقطه شروع آن و يافتن راههاي مقابله با آن، روزنامه كيهان در شماره روز گذشته خود در حركتي مبتذل و بچگانه تلاش نموده عامل اين بيماري را نيز آمريكا بخواند آنجاكه در يكي از تيترهاي درشت صفحه اول خود چنين آورده است:"آنفلوآنزاي جديد، آمريكائي است نه خوكي".
اينانكه از همه نعمات و امكاناتي كه ريشه در آمريكا و كلاً غرب دارد از دارو و پوشاك و غذا و ميوه و گندم و بنزين گرفته تا فناوريهاي هسته اي و موشكي و تسليحات نظامي حتي با دزدي استفاده ميكنند و خريد پرتغال اسرائيلي آنقدر براي آنان عادي شده كه در مقاطعي يادشان ميرود دم خروس را پنهان كنند، چنان نمك به حراماند كه وقتي مردم اين كشورها دچار مشكلي چون آنفوآنزاي خوكي ميشوند بازهم به فكر بچهبازيهاي خود هستند و بدنبال شكنجه اين واقعهاند تا از دل آن موضوعي براي بدگوئي از آمريكا بيابند و به خيال خود از همه ظرفيتها براي مبارزه با استكبار! استفاده نمايند. البته اگر واقعاً درپي مبارزه با پديده استكبار ميبودند شايد ميشد چنين اعمال كودكانه اي را ناديدهگرفت اما كيست كه نداند كيهانيان صرفاً با رفتارها و گفتارهاي استكباري نسبت به خود مخالفاند نه با خود خوي استكباري. گو اينكه يكي از پايگاههاي مهم انتشار خوي استكباري نسبت به ملت ايران خود روزنامه كيهان است. وجود همين خوي استكباري است كه باعث ميشود در اين روزنامه براحتي آبخوردن و بدون هيچگونه نگراني، از مباحثي چون مالكيت ايران بر بحرين و ترور خاتمي و يا موسوي سخن به ميان آيد.
جديدترين نمونه اين خوي استكباري مطلبي است كه اين روزنامه در صفحه دوي شماره ديروز خود درباره آقاي كروبي به چاپ رساندهاست. در اين مطلب به صراحت، آقاي كروبي فردي بي سواد خوانده شده كه نه خواندن بلد است و نه نوشتن و لذا محتوي بيانيههاي انتخاباتياش را كه پيادهنظام اسرائيل مينويسند متوجه نشده و منتشر ميكند. ميدانيم كه آقاي كروبي از روحانيان ارشد انقلاب اسلامي و يكي از مسؤولين رده بالاي نظام جمهوري اسلامي ميباشد، همچنين ميدانيم كه مسخره كردن طبقه روحاني و توهين كردن به آنان از خطوط قرمز جدي رسانههاست. يادمان نرفته كه چگونه بنده خدا آقاي حبيبي علاوه بر معاونت اولي رئيسجمهور، مجبور بود در كاريكاتورهاي گلآقا نيز جور رئيسجمهور و حتي وزراء روحاني كابينه را بكشد. با اين اوصاف، اگر نوشته كيهان درباره آقاي كروبي را نشانه خوي استكباري موجود در اين روزنامه بدانيم چندان دور از واقعيت نگفتهايم. اينگونه اعمال نتيجه عجز اين آقايان از رودروئي نظري با ديگران است و در واقع با چنين نوشتههائي و اينچنين مناظرههاي عاجرانهاي، آنان در پي خاموشكردن آتش خشم خود از ناتواني در استدلال و مباحثه با ديگراناند.
متن كامل
اينانكه از همه نعمات و امكاناتي كه ريشه در آمريكا و كلاً غرب دارد از دارو و پوشاك و غذا و ميوه و گندم و بنزين گرفته تا فناوريهاي هسته اي و موشكي و تسليحات نظامي حتي با دزدي استفاده ميكنند و خريد پرتغال اسرائيلي آنقدر براي آنان عادي شده كه در مقاطعي يادشان ميرود دم خروس را پنهان كنند، چنان نمك به حراماند كه وقتي مردم اين كشورها دچار مشكلي چون آنفوآنزاي خوكي ميشوند بازهم به فكر بچهبازيهاي خود هستند و بدنبال شكنجه اين واقعهاند تا از دل آن موضوعي براي بدگوئي از آمريكا بيابند و به خيال خود از همه ظرفيتها براي مبارزه با استكبار! استفاده نمايند. البته اگر واقعاً درپي مبارزه با پديده استكبار ميبودند شايد ميشد چنين اعمال كودكانه اي را ناديدهگرفت اما كيست كه نداند كيهانيان صرفاً با رفتارها و گفتارهاي استكباري نسبت به خود مخالفاند نه با خود خوي استكباري. گو اينكه يكي از پايگاههاي مهم انتشار خوي استكباري نسبت به ملت ايران خود روزنامه كيهان است. وجود همين خوي استكباري است كه باعث ميشود در اين روزنامه براحتي آبخوردن و بدون هيچگونه نگراني، از مباحثي چون مالكيت ايران بر بحرين و ترور خاتمي و يا موسوي سخن به ميان آيد.
جديدترين نمونه اين خوي استكباري مطلبي است كه اين روزنامه در صفحه دوي شماره ديروز خود درباره آقاي كروبي به چاپ رساندهاست. در اين مطلب به صراحت، آقاي كروبي فردي بي سواد خوانده شده كه نه خواندن بلد است و نه نوشتن و لذا محتوي بيانيههاي انتخاباتياش را كه پيادهنظام اسرائيل مينويسند متوجه نشده و منتشر ميكند. ميدانيم كه آقاي كروبي از روحانيان ارشد انقلاب اسلامي و يكي از مسؤولين رده بالاي نظام جمهوري اسلامي ميباشد، همچنين ميدانيم كه مسخره كردن طبقه روحاني و توهين كردن به آنان از خطوط قرمز جدي رسانههاست. يادمان نرفته كه چگونه بنده خدا آقاي حبيبي علاوه بر معاونت اولي رئيسجمهور، مجبور بود در كاريكاتورهاي گلآقا نيز جور رئيسجمهور و حتي وزراء روحاني كابينه را بكشد. با اين اوصاف، اگر نوشته كيهان درباره آقاي كروبي را نشانه خوي استكباري موجود در اين روزنامه بدانيم چندان دور از واقعيت نگفتهايم. اينگونه اعمال نتيجه عجز اين آقايان از رودروئي نظري با ديگران است و در واقع با چنين نوشتههائي و اينچنين مناظرههاي عاجرانهاي، آنان در پي خاموشكردن آتش خشم خود از ناتواني در استدلال و مباحثه با ديگراناند.