به جرأت ميتوان ادعا كرد در طول سهدهه گذشته، تنها استراتژي ثابت و لايتغير حكومتداري در نزد رهبران نظام جمهوري اسلامي، راهبرد "حفظ نظام" بوده است و همه سياستگذاريها، برنامهها، طرحها، پروژهها و اقدامات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي كه در سطح مقامات ارشد تصميمگيريشده در ذيل همين راهبرد و يا سيگنالهاي آن به اجرا درآمده است. چرا حفظ نظام اينهمه مهم است و هر امري قرباني آن ميشود؟
حتماً داستان لولهگذاري شركت گاز را شنيدهايد كه گروهي خطوط انتقال گاز به منازل مردم را ميكنند، دستهاي ديگر لوله انتقال گاز را در كانالهاي كندهشده ميخوابانند و گروهي ديگر نيز كانالهاي حفرشده را پر ميكنند. در اين بين برخي ايام كه كارگران مسؤول لولهگذاري بر سر كار خود حاضر نميشوند دو گروه ديگر بدون توجه به غيبت گروه سوم، همچنان به كندن و پركردن كانالهاي لولهگذاري ادامه ميدهند. در نتيجه اينامر، پس از پايان پروژه با خطوط انتقالي مواجه خواهيم شد كه در برخي مسيرها فاقد اتصال ميباشد. نتيجه، روشن است هيچگونه گازي به منازل مردم نخواهد رسيد. بهنظر ميرسد كه راهبرد حفظ نظام نيز در مواردي دچار چنين سرنوشتي شده است.
نظام جمهوري اسلامي كه ويژگيها و مختصات آن در قانون اساسي آمده طبق اصل دوم اين قانون نظامی است بر پایه ایمان به:
1)خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او
2)وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین
3)معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا
4)عدل خدا در خلقت و تشریع
5)امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامي
6)و کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسؤولیت او در برابر خدا؛
که از راه:
1)اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین
2)استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها
3)و نفی هر گونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری؛
قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین میکند.
بنابراين هدف نهائي از حفظ نظام، برقراري و استمرار و تحكيم قسط و عدل و استقلال و همبستگي ملي است كه در اين راه، بايد کرامت و ارزش والای انسان و آزادیهاي او پاس داشته شود و هرگونه ستمگری و سلطهگری نفي گردد.
با اين وصف، اگر فردي از افراد حاكم و يا بخشي از بخشهاي حاكميت كاري كند كه برخلاف قسط و عدل بوده و كرامت و ارزشهاي والاي انسان و آزاديهاي او را خدشهدار نمايد و به اقداماتي دست بزند كه از آن بوي ستمگری و سلطهگری بهمشام برسد؛ به همانكاري دست ميزند كه گروه پركننده خطوط انتقال گاز در غياب گروهي كه مسؤول لولهگذاري است انجام ميدهد.
همانگونه كه اهميت امر انتقال گاز، در كندن و پركردن خطوط انتقال نيست (هر چند كه آنهم لازم است) بلكه در فرآيند لولهگذاري در آن خطوط است و بدون آن، كندن و پركردن محل عبور و مرور مردم كاري عبث و بيهوده است؛ بههمان ترتيب نيز اهميت حفظ نظام، در اقدامات امنيتي و انتظامي و قضائي بهمنظور محافظت از پست و مقام حاكمان و استقرار و استمرار نظام نيست (هر چند كه آنهم لازم است) بلكه در تأمين قسط و عدل و كرامت و ارزشهاي والاي انسان و آزاديهاي او و نفي هرگونه ستمگری و سلطهگری است و بدون آن، حفظ نظام امري عبث و بيهوده خواهد بود.
البته روشن است براي آنانكه مشغول كندن و پركردن خطوط انتقال گاز هستند دستمزد آن مهم است و نه رسيدن گاز به منازل شهروندان. ممكن است براي حافظان نظام نيز خداي ناكرده چنين باشد و براي آنان خود قدرت و منافعي كه از قبل آن نصيبشان ميشود مهمتر از خروجيهاي مورد انتظار جامعه كه همان تأمين قسط و عدل و كرامت انساني و آزاديهاي شهروندان و مبارزه با هرگونه ستمگری و سلطهگری است باشد.
نكته آخر و در واقع مشكل آخر اينكه، آنانكه مسؤول پركردن خطوط انتقال گاز هستند ممكن است علاوه بر بيتوجهي به وجود يا عدم وجود لوله در كانالهائي كه آنرا پر ميكنند، اصل پركردن كانالها را نيز بهدرستي انجام ندهند. همانگونه كه برخي از حاكمان و يا بخشي از حاكميت، بر بعضي از اصول قانون اساسي بسيار پافشاري ميكنند اما بعضي ديگر از اصول قانون اساسي، گو اينكه اصلاً وجود ندارند.
متن كامل
نظام جمهوري اسلامي كه ويژگيها و مختصات آن در قانون اساسي آمده طبق اصل دوم اين قانون نظامی است بر پایه ایمان به:
1)خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او
2)وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین
3)معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا
4)عدل خدا در خلقت و تشریع
5)امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامي
6)و کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسؤولیت او در برابر خدا؛
که از راه:
1)اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین
2)استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها
3)و نفی هر گونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری؛
قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین میکند.
بنابراين هدف نهائي از حفظ نظام، برقراري و استمرار و تحكيم قسط و عدل و استقلال و همبستگي ملي است كه در اين راه، بايد کرامت و ارزش والای انسان و آزادیهاي او پاس داشته شود و هرگونه ستمگری و سلطهگری نفي گردد.
با اين وصف، اگر فردي از افراد حاكم و يا بخشي از بخشهاي حاكميت كاري كند كه برخلاف قسط و عدل بوده و كرامت و ارزشهاي والاي انسان و آزاديهاي او را خدشهدار نمايد و به اقداماتي دست بزند كه از آن بوي ستمگری و سلطهگری بهمشام برسد؛ به همانكاري دست ميزند كه گروه پركننده خطوط انتقال گاز در غياب گروهي كه مسؤول لولهگذاري است انجام ميدهد.
همانگونه كه اهميت امر انتقال گاز، در كندن و پركردن خطوط انتقال نيست (هر چند كه آنهم لازم است) بلكه در فرآيند لولهگذاري در آن خطوط است و بدون آن، كندن و پركردن محل عبور و مرور مردم كاري عبث و بيهوده است؛ بههمان ترتيب نيز اهميت حفظ نظام، در اقدامات امنيتي و انتظامي و قضائي بهمنظور محافظت از پست و مقام حاكمان و استقرار و استمرار نظام نيست (هر چند كه آنهم لازم است) بلكه در تأمين قسط و عدل و كرامت و ارزشهاي والاي انسان و آزاديهاي او و نفي هرگونه ستمگری و سلطهگری است و بدون آن، حفظ نظام امري عبث و بيهوده خواهد بود.
البته روشن است براي آنانكه مشغول كندن و پركردن خطوط انتقال گاز هستند دستمزد آن مهم است و نه رسيدن گاز به منازل شهروندان. ممكن است براي حافظان نظام نيز خداي ناكرده چنين باشد و براي آنان خود قدرت و منافعي كه از قبل آن نصيبشان ميشود مهمتر از خروجيهاي مورد انتظار جامعه كه همان تأمين قسط و عدل و كرامت انساني و آزاديهاي شهروندان و مبارزه با هرگونه ستمگری و سلطهگری است باشد.
نكته آخر و در واقع مشكل آخر اينكه، آنانكه مسؤول پركردن خطوط انتقال گاز هستند ممكن است علاوه بر بيتوجهي به وجود يا عدم وجود لوله در كانالهائي كه آنرا پر ميكنند، اصل پركردن كانالها را نيز بهدرستي انجام ندهند. همانگونه كه برخي از حاكمان و يا بخشي از حاكميت، بر بعضي از اصول قانون اساسي بسيار پافشاري ميكنند اما بعضي ديگر از اصول قانون اساسي، گو اينكه اصلاً وجود ندارند.