هزار و سيصد و نودمين سفر ثبتشده انسان بر مركب سياره خستگيناپذير زمين گرد ستاره پرانرژي خورشيد به پايان رسيد و چندي ساعتي است كه هزار و سيصد و نود و يكمين دور اين سفرها آغاز شده است. در اين سفر جديد روزگار پربركت و پرباري را براي همه دوستان و ايرانيان كه اين سفرها برايشان معنيدار و خاطرهانگيز است آرزو دارم.
۱۳۹۱ فروردین ۱, سهشنبه
۱۳۹۰ اسفند ۱۸, پنجشنبه
درباره رأيدادن آقاي خاتمي
احتمالاً با بنده همعقيده هستيد كه رأيدادن آقاي خاتمي يك امر شخصي نيست و گرنه كساني را ميشناسم كه عليرغم تحمل هزينههاي فراوان در جريان وقايع مربوط به انتخابات 88، در انتخابات اخير شركت و به آقاي مطهري رأي دادند و سر و صدائي هم نداشت. فكر ميكنم با بنده در اين زمينه نيز همنظر باشيد كه در ارزيابي موضوع رأيدادن آقاي خاتمي، بايد در كنار فوايد آن، به هزينههايش نيز توجه داشت. فوائدي كه براي اين كار آقاي خاتمي ميتوان متصور بود عبارتند از:
1- كمك به آشتي ملي با گذشت از حقي كه در اين سالها از جناح آقاي خاتمي زير پا گذاشته شده است.
2- باز نگهداشتن درهاي مصالحه و امكان بازگشت اصلاحات.
3- رفع تهديداتي كه ممكن بود در صورت عدم شركت در انتخابات، عملي شوند.
در ارتباط با دو مورد اول، با سابقهاي كه از جناح حاكم موجود است و با تعصب و تكبر و غرور و خودبزرگبيني كه نزد او مشاهده ميشود تحقق دو هدف يادشده با رأيدادن آقاي خاتمي تعليق به محال است. مضافاً اينكه آقاي خاتمي قبلاً نيز بارها از اينگونه اقدامات انجام داده ولي نتيجهاي نگرفته است. يادمان نرود كه آقاي خاتمي از زماني كه بصورت جدي پا به عرصه عمومي سياست در ايران گذاشت بجز در مقطع مربوط به قتلهاي موسوم به زنجيرهاي، هيچگاه نتوانست و يا نخواست به حريف گل بزند و در عوض غالباً خواسته يا ناخواسته به دروازه خودي گل زد. بنده ترديد ندارم كه جناح حاكم با تركيب موجودش هيچگاه از آقاي خاتمي كمك نخواهد خواست و با مخالفان خود از در آشتي بر نخواهد آمد مگر اينكه چنان در پيامدهاي سياستهاي خويش گرفتار آيد كه نابودي را نقداً و نه بصورت نسيه احساس نمايد كه در اينصورت اگر تصور كند كه با مراجعه به آقاي خاتمي (و حتي بالاتر از او آقاي موسوي و كروبي) ميتواند از مهلكه بگريزد در اين كار ترديد نخواهد كرد چه آقاي خاتمي در انتخابات شركت كرده باشد و چه نكرده باشد.
در ارتباط با مورد سوم نيز من نميدانم چه هزينهاي در چند سال اخير بر جناح آقاي خاتمي تحميل نشده است كه قرار بود بعد از اين تحميل شود؟
صرفنظر از محققشدن يا نشدن اهداف فوق، هر سه آنها نسيه بوده و براي نقدشدن آنها بايد منتظر گذشت زمان بود، اما هزينههاي رأيدادن آقاي خاتمي (فوائد رأيدادن آقاي خاتمي براي جناح حاكم) نقد بوده و به محض رأي دادن ايشان محقق شده است. اين هزينهها را عمدتاً در دو محور ميتوان خلاصه كرد:
1- بازگشت شكاف و دودستگي به اردوگاه منتقدين و مخالفين مسالمتجوي جناح حاكم و ايجاد نااميدي و بياعتمادي و اختلاف و ناهماهنگي در ميان آنها و درگيري در درون بجاي تلاش براي ايجاد تحول و اصلاح در جامعه. حتي آيتالله خميني نيز با وجود نفوذ زيادش كه به هيچ عنوان قابل مقايسه با نفوذ آقاي خاتمي نيست تا قبل از رسيدن به قدرت از اينكه سخني بگويد و يا عملي انجام دهد كه منجر به بروز اختلاف و بياعتمادي شود اكيداً پرهيز ميكرد.
2- تحتالشعاع قرار گرفتن تقريباً كامل مشاركت بسيار پائين مردم در انتخابات به ويژه در تهران در سطح داخلي و خارجي. هياهوي شركت آقاي خاتمي در انتخابات باعث شد كه جناح حاكم افت بيسابقه مشاركت در انتخابات را براحتي پردهپوشي كند و بعداً مدعي مشاركت بيسابقه مردم در انتخابات شود. بعيد نيست كه آقاي خاتمي نيز بازي همين سناريو را خورده باشد. شايد هم جناح حاكم قصد داشته با پروژه تشويق و هدايت خاتمي بسوي رأيدادن، خود را پيروز وقايع سه سال گذشته نشان داده و نهايتاً به بهانه و ميمنت آن، فضاي سياسي و اجتماعي را اندكي باز كند.
متن كامل