۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۰, شنبه

خواب بس است!


آقاي هاشمي رفسنجاني اخيراً گفته‌اند: "معتقدم قانون اساسي كشور اگر بدرستي و بصورت كامل اجرا شود قابليت حل مشكلات اقتصادي، ‌سياسي و اجتماعي را دارد، متنها مشكل از آنجا ناشي مي شود كه ساختار و وظايف مصرح در قانون اساسي تحت‌الشعاع سلايق شخصي و منافع باندي و گروهي قرار مي‌گيرد كه در صورت غلبه اين نوع تفكر، ساختار و قانون اساسي بي‌نقص هم پاسخگو نخواهد بود و توسط منفعت‌طلبان به بيراهه خواهد رفت."
اگر ايشان صداقت داشته و واقعاً مايل به حل مسائل و مصائب كشور و مردم ايران و حتي مردمان مسلمان هستند و قصد وعظ و خطابه صرف و توجيه ناكارآمدي‌هاي نظام موجود را ندارند، شايسته است از خود اين سؤال را مطرح كنند و يا خود را در معرض اين سؤال صاحبان سؤال قرار دهند كه: اينكه در نظام موجود كساني امكان يافته‌اند قانون اساسي را تحت‌الشعاع سلايق شخصي و منافع باندي و گروهي خود قرار دهند از نقص در ساختار و قانون اساسي و حداقل عملكردها و غفلتها  و بسترسازي‌هاي سابقون نظام موجود از جمله و به‌ويژه خود ايشان ناشي نمي شود؟
يكي از ترجيع‌بندهاي سخنان دست‌اندركاران نظام جمهوري اسلامي از بدو تأسيس تاكنون، ادعاي مترقي بودن قانون اساسي و معنوي و الهي بودن مباني آن در مقابل مادي‌گرايانه و متكي بر نفع فردي بودن قانون اساسي غربي‌ها بوده است. حال سؤال مهمي كه مطرح مي‌شود اين است كه چگونه در كشورهائي كه پايه كارها ماديات و منافع فردي و گروهي است اين مسائل نمي‌تواند قوانين و مصالح ملي و عمومي كشور تحت‌الشعاع خود قرار دهد اما در ايران ما كه همه دست‌اندركاران امور، مدعي اولويت اخلاق و معنويات و رضاي خدا بر ماديات و منافع فردي و گروهي هستند و تعهد را شرط لازم تصدي‌ها مي‌دانند و متصديان امور قبل از گرفتن مسؤوليتها از انواع و اقسام گزينش‌ها و بررسي براي ارزيابي تعهدشان عبور مي‌كنند؛ همه چيز تحت‌ا‌لشعاع منافع باندي و گروهي قرار مي‌گيرد و فرد ذينفوذ و قدرتمندي چون هاشمي رفسنجاني را مجبور به شكايت از اين مسأله مي‌كند؟  
من بعيد مي‌دانم فردي چون هاشمي رفسنجاني پاسخ درست سؤالات فوق را نداند و بر غلط بودن ادعائي كه درباره قانون اساسي مطرح كرده واقف نباشد، اگر غير از اين بود شايسته است به ايشان توصيه كنيم از خواب غفلت بيدار شوند چرا كه ممكن است بعداً بيداري بي‌فايده باشد.
متن كامل