جناب پدرام با تشکر از ارائهء این شاخص ها. اما مستحضرید که این شاخصها مثل عکس رادیولوژی می ماند که باید متخصص آنرا بخواند.در برآورد اولیه به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی در زمان میرحسین بدتر بوده که به اقتضای طبیعت جنگ می باشد.در زمان هاشمی فشار بر سفرهء مردم بیشتر بوده و در زمان خاتمی تا حدودی تعادل وجود داشته که با تحلیل آقای عبدی جور در میآید که پیش افتادن ساخت سیاسی را مثال می زند. جناب پدرام؛ به نظر جنابعالی واقعآ این حرف چقدر درست است که می گویند میرحسین دولت جنگ را خوب اداره کرد؟آیا آن سابقه میرحسین از نظر جنابعالی شاخص قابل قبولی هست؟یا اتفاقآ جنگ پوشش مناسبی است برای ناتوانی های احتمالی؟ چهار سال است که اصلاح طلبان احمدی نژادیها را متهم می کنند که اینها دنبال جنگ و تنش هستند تا ناتوانی هایشان را پوشش دهند اما خودشان مدیریت جنگ را نقطه عطف میرحسین می دانند. ناگفته نگذارم که بنده معتقدم به توانایی های فردی بالایی در میرحسین هستم،به عنوان یک مدیر یونیک اما سؤال من دربارهء این گونه استدلال است.پایایی چنین استدلالی.
به نكته درستي اشاره كردهايد. اينگونه استدلالها فاقد اعتبار كافي هستند. چون ساختارهاي آن زمان با ساختارهاي امروز به كل متفاوتاند. اما به هر حال ميتواند تا حدي يك تصوير مقايسهاي بسيار مات از اوضاع كشور در دوران مختلف ارائه كند. من هم قصدم از ارائه اين نمودارها اين نبود كه دورهاي راضعيف يا قوي نشان دهم بلكه چون ديدم در سايتها به اينگونه موضوعات پرداختهاند فكر كردم اين چند مورد را نيز اضافه كنم شايد مفيد باشد. ضمناً قضاوت له يا عليه مديريت دوران جنگ آقاي موسوي از سوي كسي كه از نزديك مديريت او را نديده، قضاوتي ديمي خواهد بود. با توجه به اينكه واقعيات دوران جنگ بدرستي منتشر نشده لذا قضاوت درباره آن به سختي ميسر است.
۳ نظر:
جالب بود . من بیش از پیش ترغیب شدم رای ندم .
جناب پدرام
با تشکر از ارائهء این شاخص ها.
اما مستحضرید که این شاخصها مثل عکس رادیولوژی می ماند که باید متخصص آنرا بخواند.در برآورد اولیه به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی در زمان میرحسین بدتر بوده که به اقتضای طبیعت جنگ می باشد.در زمان هاشمی فشار بر سفرهء مردم بیشتر بوده و در زمان خاتمی تا حدودی تعادل وجود داشته که با تحلیل آقای عبدی جور در میآید که پیش افتادن ساخت سیاسی را مثال می زند.
جناب پدرام؛
به نظر جنابعالی واقعآ این حرف چقدر درست است که می گویند میرحسین دولت جنگ را خوب اداره کرد؟آیا آن سابقه میرحسین از نظر جنابعالی شاخص قابل قبولی هست؟یا اتفاقآ جنگ پوشش مناسبی است برای ناتوانی های احتمالی؟ چهار سال است که اصلاح طلبان احمدی نژادیها را متهم می کنند که اینها دنبال جنگ و تنش هستند تا ناتوانی هایشان را پوشش دهند اما خودشان مدیریت جنگ را نقطه عطف میرحسین می دانند.
ناگفته نگذارم که بنده معتقدم به توانایی های فردی بالایی در میرحسین هستم،به عنوان یک مدیر یونیک اما سؤال من دربارهء این گونه استدلال است.پایایی چنین استدلالی.
به نكته درستي اشاره كردهايد. اينگونه استدلالها فاقد اعتبار كافي هستند. چون ساختارهاي آن زمان با ساختارهاي امروز به كل متفاوتاند. اما به هر حال ميتواند تا حدي يك تصوير مقايسهاي بسيار مات از اوضاع كشور در دوران مختلف ارائه كند.
من هم قصدم از ارائه اين نمودارها اين نبود كه دورهاي راضعيف يا قوي نشان دهم بلكه چون ديدم در سايتها به اينگونه موضوعات پرداختهاند فكر كردم اين چند مورد را نيز اضافه كنم شايد مفيد باشد.
ضمناً قضاوت له يا عليه مديريت دوران جنگ آقاي موسوي از سوي كسي كه از نزديك مديريت او را نديده، قضاوتي ديمي خواهد بود. با توجه به اينكه واقعيات دوران جنگ بدرستي منتشر نشده لذا قضاوت درباره آن به سختي ميسر است.
ارسال یک نظر