۱۳۸۸ خرداد ۱۵, جمعه

مناظره‌اي كه نواقص دموكراسي در كشور را فرياد زد

مناظره ميرحسين موسوي و محمود احمدي‌نژاد، واقعه‌اي بسيار نادر و قيمتي بود. نادر و قيمتي از اين جهت كه دو واقعيت مهم را بصورتي واضح، زنده و همه‌فهم در 90 دقيقه در معرض ديد 50 ميليون ايراني قرار داد كه شايد با بكارگيري بهترين كارشناسان سياسي و اجتماعي و صرف صدها ساعت وقت و ميلياردها تومان پول نمي‌شد آنرا نماياند. يكي اينكه دموكراسي واقعي در كشور عينيت ندارد و ديگري اينكه، برخي‌ها كه با داعيه ارزشهاي ديني و مبارزه با قله‌هاي ثروت و قدرت و بعنوان مظهر اصولگرائي به حكومت رسيدند براي ماندن در قدرت چه‌ها كه (اعم از چه‌هاي قانوني و چه‌هاي شرعي) نمي‌كنند.
آقاي احمدي‌نژاد در مناظره خود با آقاي موسوي، عملاً و علناً اعتراف كرد كه بصورتي سازمان‌يافته و با پول مردم در زندگي خصوصي آنان تجسس مي‌كند و اينكه مي‌گويد من يك لحظه خدمت به مردم را با فعاليتهاي انتخاباتي تلف نمي‌كنم چون بسياري از گفته‌هايش خلاف‌واقع است و او بجاي خدمت به مردم در اين ايام، مشغول تجسس در احوال شخصي و پرونده‌سازي براي افرادي مي‌شود كه با آنان مخالف است. بعنوان نمونه در جريان مناظره اخير ديديم كه آقاي احمدي‌نژاد در حضور 50 ميليون بيننده، پرونده تحصيلي فردي را كه بالطبع اطلاعات شخصي اوست با بيان اسم و مشخصات نشان داد و عليه او ادعاهائي كرد بدون آنكه حق چنين كاري را داشته و وظيفه‌اش بوده باشد. او مگر ضابط قضائي بوده و حكم قضائي داشته كه بخود اجازه داده با سوء‌استفاده از موقعيت شغلي خويش، اطلاعات شخصي انساني را در اختيار‌گرفته و بررسي كند و بدتر از آن، عليه او و به نفع خود از آن بهره‌برداري نمايد. فسادي بدتر از اين و سوء استفاده‌اي شرم‌آورتر از اين مي‌توان تصور كرد. كسي كه در علن و درباره مسائل كم‌اهميتي چنين مي‌كند چگونه مي‌توان اسرار مهم كشور را به او سپرد؟ و چگونه ميتوان در سايه چنين دولتي با آرامش سر بر بالين گذاشت؟
اين رويداد كه از جهتي تلخ و از جهتي شيرين بود، نشان داد كه كساني كه داعيه شهيد‌شدن در راه مبارزه با قله‌هاي قدرت و ثروت را داشتند چگونه خود در چنگ آن گرفتار آمده و براي پائين نيامدن از آن، به هر اقدام ناصوابي دست مي‌يازند. اما از منظر اجتماعي اين، نتيجه طبيعي پشت‌پا ‌زدن به دموكراسي واقعي و بازيچه‌كردن آن است. به‌عبارت ملموس‌تر:
- اين، نتيجه طبيعي نظارت استصوابي است و اگر امروز قرار باشد كسي بابت اين واقعه مذمت شود شوراي نگهبان و اولي‌تر از آن نظارت استصوابي است. نبايد فراموش كرد كه آقايان هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري در برقراري نظارت استصوابي كم مقصر نبوده‌اند.
- اين، نتيجه طبيعي پشت‌پا زدن به قانون و دور زدن آن حتي در مقياس قانون اساسي است؛ وقتي تفسيري از اصل 44 قانون اساسي ارائه مي‌كنيم كه 180 درجه مقابل نص‌صريح آن است وقوع چنين بي‌قانوني‌هائي از سوي رئيس دولت امري قابل انتظار خواهد بود. در وقوع چنين وضعيتي نيز آقايان هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري چندان بي تقصير نبوده و بعضاً نقشي محوري در اين زمينه‌ها داشته‌اند.
- اين‌، نتيجه طبيعي نداشتن قوه قضائيه مستقل است؛ وقتي قوه‌قضائيه، فردي را به‌جرم جاسوسي به 8 سال زندان محكوم مي‌كند ولي چند هفته بعد او را آزاد مي‌كند روشن است كه رئيس دولت نيز به خود اجازه مي‌دهد در حريم خصوصي مردم وارد ‌شود و در زندگي آنها به تجسس مشغول ‌گردد.
- اين، ‌نتيجه طبيعي نداشتن احزاب و رسانه‌هاي آزاد و مستقل است؛ اگر احزاب و رسانه‌هاي مستقل داشتيم و هر بحث و گفتگوئي را با عيار خوشحالي و ناخوشحالي اسرائيل و آمريكا نمي‌سنجيديم(1)، اينگونه بحثها و بدگماني‌ها در زمان خود در مناظره‌ها و گزارشات رسانه‌ها مطرح مي‌گرديد و اگر سوء تفاهم بود برطرف مي‌شد و اگر واقعيت داشت فرد يا افراد متهم به مجازات خود مي‌رسيدند و جامعه از قبل حضور آنها در اركان قدرت متحمل هزينه و زيان نمي‌گشت. آقايان هاشي رفسنجاني و ناطق نوري از كساني هستند كه در زمان تصدي رياست قواي مجريه و مقننه، طراح، زمينه‌ساز و حمايت‌گر بسياري از موانع بر سر راه آزادي مطبوعات و شكل‌گيري احزاب مستقل بوده‌اند.
انتخابات آزاد و رقابتي(داشتن نظارت استصوابي)، حاكميت قانون، استقلال قوه‌قضائيه و احزاب و رسانه‌هاي مستقل، همه و همه از پايه‌هاي دموكراسي هستند. بنابراين اگر از وقوع بداخلاقي‌هائي چون آنچه كه در مناظره آقايان موسوي و احمدي‌نژاد روي‌ داد ناراحتيم نبايد به موعظه اكتفاء كنيم بلكه كافي است الزامات استقرار دموكراسي واقعي در كشور را مهيا سازيم.
در پايان اضافه مي‌كنم هرچند برنده اصلي مناظره آقايان موسوي و احمدي‌نژاد مردم و دموكراسي بود، اما آقاي موسوي نيز عليرغم صعف در قدرت بيان، در اين مناظره و مناظره بعدي‌اش با آقاي رضائي گزاره‌هائي را مطرح كرد كه من به او اميدوارتر شدم.
پي‌نوشت:
1)بخش غالب سخنان آقاي احمدي‌نژاد و بخشي از سخنان آقاي موسوي، مطالبي بود كه سالها از سوي رسانه‌هاي خارجي مطرح‌ مي‌شد و از ديروز كه اين مناظره پخش شده بسياري از آنها، مي‌گويند ديديد كه مي‌گفتيم جمهوري اسلامي چنين است و چنان است. حالا بايد ديد كه آيا كيهان، آقاي احمدي‌نژاد را بابت اينكه باعث خوشحالي دشمن! شده است مذمت خواهد كرد يا نه؟

۷ نظر:

نعمت‌اللهی گفت...

سلام آقای پدرام
من این چند روزه خیلی دیدم که مطلب در مورد این مناظره نوشته شده است.
به نظرک یادداشت شما حاوی مدلولات عینی و ملموس و تعمق‌انگیزی بود.
با اجازه، این یادداشت را لینک کردم
ممنون
نعمت‌اللهی

پارسا گفت...

تحلیل ظریفتان از موضوعی که کمتر به آن پرداخته شده جای تقدیر دارد.
در این مناظره همچنین آقای احمدی نژاد به راحتی سوگند ریاست جمهوری را زیر پا گذاشت. مطابق اصل 121 قانون اساسی رییس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و ملت ایران سوگند یاد می کند که از حرمت اشخاص حمایت کند. وی نه تنها چنین نکرد که خود به آسانی حریم حرمت شهروندانش را لگدمال کرد. در این کار هم دن کیشوت وار فقط به آسیابهایی حمله برد که برای او نمی چرخیدند!

پدرام گفت...

خواهش ميكنم

محمد حسین گفت...

جناب پدرام عزیز
با سلام و احترام
من به لحاظ تئوریک با کاری که احمدی نژاد کرد هیچ مشکلی ندارم. حکومت در حالت معمولش مست کننده و مدهوش کننده است وای به روزی که میلیونها بشکهء نفت هم هر روز به آن افزوده شود، پس بابتش هر کاری در سیاست ماکیاولی رواداشته می شود اما از زمانی که این مناظره را دیده ام احساسی از اشمئزاز پیدا کرده ام.

پدرام درپاسخ محمد حسين گفت...

ناراحتي و غم بزرگتر آنجاست كه اين شعبده‌بازدروغگو و غارتگر آبروي انسانها، انتخاب ميليوني ملتي است كه شب و روز خود را بهترين‌هاي عالم مي‌نامد و صداي اخلاق، اسلام، خدا، راستي و درستي، صداقت و اخلاص، ظلم‌ستيزي، حق‌خواهي و حسين‌پرستي او گوش فلك را كرده!

مهدی م گفت...

سلام بر پدرام عزیر و محمد حسین گرامی
جدا از همه این مباحث من یک نتیجه گیری از این مناظره و همچنین توجیهات احمدی نژاد در خصوص عدم قدرت قوه قضائیه در رسیدگی به جرایم دارم.
1- بحث فساد و مطرح کردن رسمی آن از جانب حکومت از دو حال خارج نیست
1- یا این فساد وجود نداشته و رئیس جمهور تحت نام حاکمیت این شایعه را به صورت رسمی به مردم القا کرده است که در این صورت باید توسط ولی فقیه که مسئولیت شرعی برای حفظ آبروی مردم دارد توبیخ می شد.
2- یا اینکه این فساد وجود داشته که باید قبل از این توسط ولی فقیه به عنوان مسئول مستقیم قوه قضاییه مورد رسیدگی قرار می گرفت. و اگر نتوانسته چنین کاری انجام دهد به لحاظ تئوریکی مشروعیت حضور در آن منصب را ندارد.
در هر دو صورت به نظر من مشروعیت شخص رهبر کشور در این مسئله نقض شده است و این با موارد دیگری که می توان برشمرد فرق دارد. این بار این قضیه به صورت رسمی و از موضع کاملا جدی حکومتی مطرح شده و قطعا عدم واکنش روحانیت و مجلس خبرگان می تواند برای همیشه تمامی مباحث تئوریکی که به اصل ولایت فقیه اعتبار داده را به مرور زمان از حیظ انتفاع ساقط کند.
خیلی ناراحتم
اتفاقاتی که دارد می افتد نشان از یک کودتا دارد کودتای بی سر و صدا و نرم.
نمی دانم الان موضع عباس عبدی چیست. ولی شک جدی دارم که دیگر صحنه بازی ما باشد و به نظر می رسد که صحنه بازی را با فروختن تمامی شرافت و مشروعیت انقلاب و حکومت جمهوری اسلامی در اختیار گرفته اند. و در این فضا اصلاح طلب بودن دیگر امکان پذیر نیست.
نمی دانم اگر تا پایان هفته همچنان برآوردم کودتای نرم بر ضد جمهوریت باشد، رای نخواهم داد.

پدرام در پاسخ مهدي م گفت...

جناب آقاي مهدي م
با شما موافقم. احمدي‌نژاد با اين كار خود تيري بسوي نظام جمهوري اسلامي پرتاپ كرد كه اگر او رئيس جمهور شود اين تير به هدف برخورد خواهد نمود و هم نظام و هم احمدي‌نژاد دوران سختي را شاهد خواهند بود. الان همه گرم‌اند و متوجه نيستند اما وقتي هيجانات فروكش كرد خواهيم ديد كه چگونه چالشهاي مهمي از قبل اين مناظره براي كشور بوجود خواهد آمد و اين بسيار نگران‌كننده است، هر چند لزوماً پيامدهاي آن منفي نخواهد بود و ميتواند فرصتهاي مهمي براي اصلاحات فراهم كند.