رئيس مركز آمار ايران تاكيد كرد كه "تعداد افراد واجد شرايط رايدادن داراي شناسنامه ايراني و بالاي 18سال در انتخابات رياست جمهوري همان رقم 46ميليون و 200هزار نفر است. وي درباره شبهات پيشآمده درباره اختلاف پنج ميليون نفري تعداد واجدان شرايط راي دادن اظهار كرد، در استخراج اختلاف مورد نظر، آمار خروجي، مهاجرتها و اتباع بيگانه لحاظ نشده است"(متن كامل گفتههاي رئيس مركز آمار ايران را اينجا بخوانيد).
مركز آمار ايران همه ساله كتابي تحت عنوان سالنامه آماري كشور منتشر مينمايد كه آخرين مورد آن سالنامه آماري سال 1386 است. بر اساس آماري كه در اين كتاب منتشرگرديده جمعيت 18 ساله و بالاتر كشور در آبان سال 85 برابر 641/47ميليوننفر بودهاست. اگر تعداد افراد 16ساله و 17ساله مقطع سرشماري 85(آبان سال 85) را نيز كه در آبان 87 به سن 18 سالگي رسيدهاند به آن اضافه كنيم به رقم 141/51 ميليون نفر ميرسيم. اما بر اساس آمار سازمان ثبت احوال كشور براي سالهاي 86 و 87 در تمامي سنين 831هزار مورد فوت، ثبت شدهاست. بنابراين با يكسان در نظرگرفتن تعداد فوتشدگان چهارماه پاياني سال 85 با چهار ماه پاياني سال 87، ميتوان چنين نتيجهگرفت كه در آبان سال 87، جمعيت 18 ساله و بيشتر كشور حداقل 31/50 ميليون نفر بوده است. از سوي ديگر در طي ماههاي آذر 87 تا ارديبهشت 88، تعدادي از جمعيت كشور كه در آبان 85، پانزده ساله بودهاند به سن 18 سالگي خواهند رسيد. اگر فرض كنيم كه در طي اين ششماه(آذر 87 تا ارديبهشت 88) فوتي در ميان آنان روي ندهد و نيمي از آنها به سن 18 سالگي برسند در اينصورت جمعيت 18 ساله و بيشتر كشور در خرداد سال 88 به رقم 147/51 ميليون نفر خواهد رسيد(جدول زير را ببينيد).
آمار فوقالذكر، جمعيت داراي تابعيت غيرايراني را هم دربرميگيرد ولي آنان حقرأي ندارند لذا بهمنظور محاسبه رقم واقعي تعداد واجدين شرايط رأي دادن لازم است آمار جمعيت 18 ساله و بيشتر داراي تابعيت غيرايراني از رقم 147/51 ميليون نفر كسر شود. بر اساس جدول شماره 2-23 سالنامه آماري سال 1386 كشور، حدود 793 هزار نفر از جمعيت 15ساله و بيشتر كشور در آبان سال 85، داراي تابعيت غيرايراني بوده و حدود222 هزار نفر از آنان نيز تابعيت خود را اظهار نكردهاند. با فرض اينكه افرادي كه تابعيت خود را مشخص ننمودهاند نيز غيرايراني بوده باشند تعداد جمعيت داراي تابعيت غيرايراني 15 ساله و بيشتر كشور در آبان 85 به رقم 015/1 ميليون نفر خواهد رسيد كه با كسر آن از رقم 147/51 ميليوننفر قبلي، كف جمعيت واجد حق رأي در خرداد 88 به 131/50 ميليون نفر خواهد رسيد. اين رقم 93/3 ميليون نفر بيشتر از رقمي است كه رئيس مركز آمار براي تعداد واجدين شرايط رأيدادن اعلام كرده است(جدول زير را ببينيد).
رئيس مركز آمار ايران قاعدتاً نميتواند بپذيرد كه در سرشماري سال 85 كه خود ايشان مجري آن بوده، فقط در سنين 15 سالگي و بيشتر نزديك 4ميليون نفر (نزديك 8درصد) بيششماري روي دادهاست. همچنين اگر مهاجرت به خارجي اتفاق افتاده باشد طبعاً جزء واجدين شرائط باقي ميمانند و اگر مهاجرت به داخل صورت گرفته باشد قاعدتاً تعداد واجدين شرايط بايد افزايش يابد و نه كاهش.
به هر حال اگر سرشماري سال 85 فقط در سنين 15 سالگي و بيشتر نزديك 4ميليون نفر بيششماري داشته، بايد مركز آمار ايران آنرا صراحتاً اعلامنمايد(هرچند كه كمشماري نسبت به آمار ثبت احوال محتملتر است تا بيششماري)و گرنه چارهاي باقي نميماند كه تصور كنيم مسؤولين مركز آمار ايران براي چند صباحي حضور بيشتر در قدرت، چوب حراج بر اعتبار چند ده ساله اين مركز زدهاند!
آمار فوقالذكر، جمعيت داراي تابعيت غيرايراني را هم دربرميگيرد ولي آنان حقرأي ندارند لذا بهمنظور محاسبه رقم واقعي تعداد واجدين شرايط رأي دادن لازم است آمار جمعيت 18 ساله و بيشتر داراي تابعيت غيرايراني از رقم 147/51 ميليون نفر كسر شود. بر اساس جدول شماره 2-23 سالنامه آماري سال 1386 كشور، حدود 793 هزار نفر از جمعيت 15ساله و بيشتر كشور در آبان سال 85، داراي تابعيت غيرايراني بوده و حدود222 هزار نفر از آنان نيز تابعيت خود را اظهار نكردهاند. با فرض اينكه افرادي كه تابعيت خود را مشخص ننمودهاند نيز غيرايراني بوده باشند تعداد جمعيت داراي تابعيت غيرايراني 15 ساله و بيشتر كشور در آبان 85 به رقم 015/1 ميليون نفر خواهد رسيد كه با كسر آن از رقم 147/51 ميليوننفر قبلي، كف جمعيت واجد حق رأي در خرداد 88 به 131/50 ميليون نفر خواهد رسيد. اين رقم 93/3 ميليون نفر بيشتر از رقمي است كه رئيس مركز آمار براي تعداد واجدين شرايط رأيدادن اعلام كرده است(جدول زير را ببينيد).
رئيس مركز آمار ايران قاعدتاً نميتواند بپذيرد كه در سرشماري سال 85 كه خود ايشان مجري آن بوده، فقط در سنين 15 سالگي و بيشتر نزديك 4ميليون نفر (نزديك 8درصد) بيششماري روي دادهاست. همچنين اگر مهاجرت به خارجي اتفاق افتاده باشد طبعاً جزء واجدين شرائط باقي ميمانند و اگر مهاجرت به داخل صورت گرفته باشد قاعدتاً تعداد واجدين شرايط بايد افزايش يابد و نه كاهش.
به هر حال اگر سرشماري سال 85 فقط در سنين 15 سالگي و بيشتر نزديك 4ميليون نفر بيششماري داشته، بايد مركز آمار ايران آنرا صراحتاً اعلامنمايد(هرچند كه كمشماري نسبت به آمار ثبت احوال محتملتر است تا بيششماري)و گرنه چارهاي باقي نميماند كه تصور كنيم مسؤولين مركز آمار ايران براي چند صباحي حضور بيشتر در قدرت، چوب حراج بر اعتبار چند ده ساله اين مركز زدهاند!
۵ نظر:
پادشاه گفت این بادمجان عجب غذای لذیذی است! امین حضور یا حاجب الدوله یا انیس خلوت یا سر آشپزباشی چه می دانم حتی شاید صدر اعظم بود،در تأیید خداونگارش گفت بله قربان بادمجان عجب غذای لذیذی است.
ظهری دیگر و ناهاری دیگر، اعلیحضرت بادمجانشان را میل فرمودند اما چون اخلاط و امزاج بر وفق نبود گفت: بادمجان هم عجب غذای مزخرفی است ! همان نوکرالسلطان و بنده الریاست و ذلیل المیز گفت بله قربان بادمجان غذای خیلی بدی است. شاه برآشوبید و گفت مرتیکه پدرسوخته تو که دیروز چیز دیگری گفتی! عرض کرد، قربان خاک پایتان، بنده غلام شما هستم ، نه نوکر بادمجان! شما می فرماید بد است بنده عرض می کنم بد است، می فرمایید خوب است بنده عرض می کنم خوب است.
مرکز آمار خیال می کند بلانسبت با یک جمعیت کودن طرف هست که یا چهار عمل اصلی(ضرب،تقسیم،منها،بعلاوه)را بلد نیست و یا سواد خواندن ندارد تا همان کتابنامهء مرکز آمار را بخواند که خودش منتشر کرده یا فکر می کند الان روزگار میرزا ابراهیم مکتب دار است که تنها سواد دار بلده بود.
شاید هم طرف وقتی در لرستان برای حضرت ناطق 120 درصد رای واجدین شرایط ان استان را شمارش فرمود و به پاس این معجزه اش الان استاندار خراسان شده پس علی القاعده توانسته است از طریق براهین الخاص، در علم حساب و آمار و سرشماری خرق عادتی در حد و اندازهء معجزات هزارهء سوم ایجاد کند و پس از اینکه طرح تحول اقتصادی را در ایران اجرا کرد و از فرستادن طرح نجات اقتصاد جهان فارغ گردید، طرح تحول درعلم ریاضی را از طریق وزیر علوم که خود چهرهء برتر ریاضی دنیا هم هست به تمام عالمان ریاضی در امریکا و انگلستان و چین و هند و روسیه و غیره بفرستد تا حساب کتابها من بعد درست باشد! شاید هم به عنوان ضمیمه طرح نجات اقتصاد جهان ارسال گردد، چرا که ممکن است اقتصاد جهانی به این دلیل دچار بحران شده که حساب،کتابها درست جور در نیامد.
این اتفاقات در این زمان چیز تازه ای نیست امار و اطلاعات صحیح زمانی باید با وسواس پیگیری شود که ابزار مهمی برای برنامه ریزی باشد حالا که این نهاد ها بدلیل بی مورد بودنشان یکی پس از دیگری منحل میشوند و تصمیمات مطابق با اصول قرون وسطا گرفته میشود چند میلیون اختلاف که اهمیتی ندارد همچنان که اختلاف چند میلیاردی هم اهمیتی ندارد حالا با این حرفها میگوئید سازمان ثبت احوال منحل شود یا مرکز امار هرکه بچه دار شد نامش و کنیه اش را پشت قران بسیاق سالهایی که سجل احوالی نبود مینوسند تنها میماند توضیع یارانه ها که دخلی باین امارها ندارد بهر حال ما یرانی ها عادت داریم خیلی چیزهایی که ممکن است سالها از ان استفاده نکنیم را در خانه نگه داریم برای روز مبادا که شاید اصلا همچین روزی نرسد خیالی نیست بابت دور ریز انها
فرمايش جنابعالي درست است، اما من به يادم نميآيد كه مركز آمار ايران تا بدين درجه، در برابر سياستمداران تمكين كرده و مجبور شود برخلاف آنچه كه در نشريات خود آورده سخن بگويد بگونهايكه دوست عزيزمان آقاي محمد حسين را به ياد غلام شاه و نوكر بادمجان بياندازد.
اينهم يكي ديگر از تبعات منحل كردن سازمان مديريت و برنامه ريزي
آقاي مركز امار كه ديگر زير نظر سازمان مديريت نيستي و گوش به فرمان وزارت كشور شده اي : گفتن فقط نيمي از حقيقت از گفتن تمامي يك دروغ زشت تر است.
اجازه بدهيد تمام مطلب را عنوان كنم:
اگر به سايت مركز آمار ايران رفته وبه لينك
http://www.sci.org.ir/content/userfiles/_census85/census85/natayej/township/tb1-kheshvar.xls
مراجعه كنيد خواهيد ديد كه جمعيت افراد 15 سال و بيشتر سرشماري سال 1385 كشور بيش از 52 ميليون نفر است يعني افرادي كه هم اكنون داراي 18 سال و بيشتر هستند.
بر اساس اطلاعات مركز آمار در اين لينك:
http://www.sci.org.ir/content/userfiles/_sci/sci/SEL/f02/2.17.html
97.7 درصد از ساكنان كشور در سال 1385 داراي تابعيت ايراني بوده اند لذا از 52 ميليون نفر 18 سال و بيشتر حداقل 50 ميليون و 800 هزار ايراني و واجد شرايط راي دادن هستند.
در حالي كه جمعيت واجد شرايط اعلام شده توسط وزارت كشور 46 ميليون نفر اعلام شده است
بنابراين دو احتمال وجود دارد يا اينكه افراد بالاي 55 سال كه حدود 5 ميليون نفر هستند حق شركت در انتخابات را ندارند و يا اينكه در طول 3 سال گذشته از دنيا رفته اند!!
( جاي اين سوال از مركز آمار وجود دارد كه چرا پايه كار را روي اطلاعات ثبت احوال و وزارت كشور گذاشته است و فقط به براورد پر پايه اطلاعات ناقص سال 87 آنان اقدام نموده و چرا چنين چيزي در انتخابات هاي گذشته صورت نگرفته است؟)
با تشكر از شما
ارسال یک نظر