۱۳۸۷ بهمن ۱۶, چهارشنبه

تعطيلات

اين مطلب اولين بار در14 فروردين 1386 در سايت http://ayande.ir انتشار يافته است
امروز(هشتم فروردین)، درحال رانندگی بودم که شنیدم گوینده رادیو با یکی از بازیگران سینما و تلویزیون ارتباطی تلفنی برقرار کرده و با هم از زیادی تعطیلات نوروزی شکایت می کنند بدون اینکه طبق معمول برنامه های صدا و سیما دلیلی برای این شکوه خود ارائه نمایند. جالب آنجا بود که مجری برنامه، هنگام خداحافظی از مهمان برنامه اش، آقای بازیگر را به کلبه فقیرانه خود در شمال دعوت کرد و به زبان بی زبانی هرآنچه تا آن لحظه در نکوهش تعطیلات زیاد گفته بود را زیر سؤال برد!!!
تعطیلات و مرخصی، در جوامع مختلف اصولاً به منظور بازسازی جسمی و فکری نیروی انسانی و ایجاد امکان تفریح و سرگرمی و گردش و همچنین حضور نیروی کار جامعه در کنار خانواده و دوستان و ... تعبیه می شود. طبیعی است که اگر میزان این تعطیلات و مرخصی ها از حد معینی فراتر رود در روند رشد و توسعه تولید اقتصادی و اجتماعی کشور خلل ایجاد کرده و جریان ارائه خدمات به مردم را با مشکل مواجه میکند. تعطیلی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، مترادف است با توقف یا کاهش تولید و عرضه کالاها و خدمات گوناگونی که آحاد جامعه مصرف نموده و یا از محل فروش آن درآمد کسب می کنند. البته در عوض این توقف یا کاهش، فعالیتهای گردشگری و حمل و نقل مسافر رونق گرفته و تولید در آن بخشها افزایش می یابد ولی روشن است که این افزایش تولید که نتیجه فعالیت بخش محدودی از نیروی کار جامعه است نمی تواند دست از کار کشیدن اکثریت نیروی کار جامعه را جبران نماید.
حد بهینه تعطیلات و مرخصی های کاری،امری تجربی است، اماتاحدودی نیزبه خصوصیات فرهنگی و اعتقادی جوامع گوناگون بستگی دارد. مطالعات مختلف با ملاک قرار دادن تجربه کشورهای توسعه یافته و کشورهای مشابه ایران، میزان تعطیلات در ایران را بسیار بیشتر از حد بهینه آن ارزیابی میکنند. ضمن آنکه، بهره وری نیروی کار در ایران(ساعات کار مفید)نیز از پایین ترین بهره وری های نیروی کار در دنیاست و بیکاری پنهان در ایران بی داد میکند.
اگر فرض کنیم که ساعت کار مفید در ایران عدد بسیار خوشبینانه 4 ساعت در روز باشد(50 درصد ساعت کار رسمی)و کل روزهای کاری را در سال 86، 293 روز در نظر بگیریم(ازکل روزهای سال 86، تعداد روزهای جمعه و 20 روز تعطیل رسمی این سال را منها کنیم)، در این صورت تعداد روزهای معادل تعطیل سال 86(تعدا روزهای تعطیلی پنهان سال 86)، بیش از 146 روز خواهد بود که بیش از 7 برابر تعداد روزهای تعطیل رسمی سال 86 می باشد. همانگونه که ملاحظه میشود که میزان تعطیلات واقعی در ایران، بسیار فراتر از میزان تعطیلات رسمی مورد انتقاد است.
صرفنظر از اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم خاص ایرانیان که بخشی از تعطیلات مربوط به آن است، به نظر میرسد در جامعه ما، یا رابطه علی میان"کار و فعالیت" و "رشد درآمد و تولید ثروت" وجود ندارد یا اینکه وجود چنین رابطه ای برای آحاد جامعه قابل لمس نیست لذا جامعه ایرانی براحتی با تعطیلات بیشتر از حد کنار می آید و حتی در لحظه غیر تعطیل نیز تعطیلی پنهانی بیش از 7 برابر تعطیلات رسمی برای خود در نظر می گیرد.
تردیدی نیست که رابطه علی میان"کار و فعالیت" و "رشد درآمد و تولید ثروت"، به لحاظ ماهوی در ایران نیز مثل همه جای دنیا وجود دارد، اما به لحاظ وجود برخی مسکن ها و شرایط نهادی خاص در نظام اقتصادی و اجتماعی ایران، حس این رابطه برای دست اندر کاران نظام کار و فعالیت در ایران با اخلال مواجه است.
در یک طرف این نظام کارگران و کارمندان قرار دارند و در طرف دیگر آن کارفرمایان بخش خصوصی و مدیران دولتی. به جهت شرایط خاص نهادی در نظام اقتصادی و اجتماعی ایران و کوچک بودن بخش خصوصی به لحاظ اثرگذاری سیاستی در این نظام، کارفرمایان علی رغم اینکه بخوبی، این رابطه علی را حس میکنند ولی امکانی اثربخش برای مواجهه با تعطیلی های پنهان و غیرپنهان غیرمعمول در فعالیت بنگاههای خود ندارند و حداکثر کاری که از دست شان بر می آید گرایش به سمت فعالیتهای سرمایه بر و یا خروج از کشور است.
مدیران دولتی نیز بسیار کامل تر از مدیران بخش خصوصی در این زمینه مخلوع الید هستند چرا که صرفاً مجری قوانین و مقررات هستند که تعطیل کردن کار و فعالیت نیز جزئی از آن است، بنابراین رابطه ساختارمندی میان"کاروفعالیت"و"سودآوری(حتی از نوع اجتماعی آن)"در بنگاههای تحت مسؤولیت آنان وجود ندارد.
در چنین ساختاری، طبعاً رکود و تعطیلی در کار و فعالیت، تأثیر قابل لمس تعیین کننده ای در وضعیت درآمدی کارگران و مخصوصاً کارمندان نخواهد داشت بنابراین آنان نیز طرفدار تعطیلات بیشتر خواهند بود.
به نظر میرسد این شرایط، در سایه وجود عاملی به نام نفت قابل توضیح است. در واقع وقتی جامعه ای از درآمدهایی برخوردار است که برای کسب آن نیازی به کار و فعالیت نمی بیند(و به اصطلاح، بچه پولدار است)طبیعی است که رابطه علی میان"کار و فعالیت" و "رشد درآمد و تولید ثروت"را جدی نگیرد و بیکاری را بر کار ترجیح دهد. لازم به ذکر است که وجود نفت، بخودی خود خاصیت مسکنی در ارتباط با رابطه علی یاد شده ندارد ولی وقتی اختیار تخصیص آن در دست دولتی غیر دموکراتیک قرار میگیرد آن دولت برای تأمین مقاصد خود، نفت را در مسیرهایی سیاسی بکار می گیرد و بالنتیجه، مردم را وادار می کند که بجای تولید ثروت تمام وقت و ذهن خود را در راه سهم بری بیشتر از آن مصروف دارند.

هیچ نظری موجود نیست: