پرتاب ماهواره اميد به فضا، باعث خوشحالي هر ايراني است. چه آنانكه در داخل اند و چه آنانكه در خارج، چه موافقان حكومت و چه مخالفان آن، چه آنانكه به اهميت فني چنين مسأله اي آگاهند و چه آنها كه آنرا صرفاً ابزاري براي چشم و هم چشمي با ديگران قرار مي دهند و ... . اما به زعم بنده، اينهمه خوشحالي و سر و صدا براي چنين اتفاقي نتيجه برخي سوء تفاهم هاست كه بعضاً ساختگي هم هستند و معتقدم كه اين واقعه نه تنها خوشحالي ندارد بلكه مايه تأسف نيز هست. اشتباه نشود، بنده مخالف پيشرفت علمي كشورم نيستم، كيست كه مخالف توسعه مرزهاي دانش در كشورش باشد و از توليد محصولات داراي تكنولوژي پيشرفته بدست هموطنانش خوشحال نشود. نكته آنجاست كه وقتي به آن سوء تفاهم ها مي انديشم نميتوانم در قبال چنين اتفاقاتي اظهار تأسف نكنم.
يك بعد اين سوء تفاهم ها به ديدگاه بسياري از دانشگاهيان و نخبگان جامعه ايراني بر ميگردد كه معتقدنداگر تحقيق، علم و تكنولوژي بخصوص درحوزه هاي فني و مهندسي در اولويت قرارگيرد، شاهد توسعه و پيشرفت جامعه خواهيم بود. حتي اگر چنين گزاره اي مورد قبول هم واقع شود سوء تفاهم مهمتر، آنجاست كه طرفداران اين رويكرد براي موفقيت گزاره مورد ادعاي خود، همان بودجه و امكاناتي را مي خواهند كه در كشورهاي پيشرفته تخصيص مي يابد. اين دسته از افراد به اين موضوع توجه نمي كنند كه رابطه ميان توسعه علم و تكنولوژي با توسعه و پيشرفت جامعه، در بهترين حالت دو طرفه است و نه يكطرفه و پيشرفت تكنولوژيك لزوماً منجر به توسعه يافتگي نميشود همانگونه در شوروي سابق نشد. آنان ناديده مي گيرند كه ميزان تخصيص بودجه به علم و فناوري را اولويتهاي جامعه و بزرگي اقتصاد تعيين ميكنند. وقتي جامعه اي از تأمين حداقلهاي معيشتي بخش زيادي از مردم خود ناتوان است نميتواند و نبايد آنرا رها كند و به توليد و ارسال ماهواره به فضا مشغول شود آنهم در زمانه اي كه براحتي و با هرينه بسيار كمتري ميتواند اين كالا را از ديگران اجاره كند. بسياري از تحقيقاتي كه در آمريكا انجام ميشود در انگلستان و فرانسه و ژاپن صورت نمي گيرد، نه به اين دليل كه آنها نمي توانند و يا نمي فهمند، بلكه به اين دليل كه چنين تحقيقاتي در اقتصادي به بزرگي 14 هزار ميليارد دلار توجيه دارد و در اقتصادهائي با مقياس 2 الي 4 هزار ميليارد دلار توجيه ندارد.
سوء تفاهم ديگر آنجاست كه بخصوص بعد از انقلاب چنين تصور شده و يا تبليغ شده كه كشورهاي پيشرفته مانع توسعه علم و فناوري در ساير كشورها مي شوند و چون ايران قبل از انقلاب وابسته بوده شاهد توسعه علمي در كشور نبوديم و حالا كه مستقل شده ايم ميتوانيم به كارهائي دست بزنيم كه قبلاً نمي گذاشتند. چنين گزاره اي نيز صرفنظر از موارد خاص به كل نادرست به نظر ميرسد. گو اينكه در قبل از انقلاب، اين روحانيت بودند كه با امر تحصيل چندان همراهي نمي كردند و رژيم سابق مقوله سپاه دانش را به جد پيگيري مي نمود. دليل اصلي اينكه مثلاً پرتاب ماهواره به فضا در كشورهاي خاصي صورت مي گيرد، به بزرگي اقتصاد آنها بر ميگردد و نه عدم توانائي متخصصين ساير كشورها. اگر امروز كشورهائي چون تركيه، عربستان، اتريش، نيجريه، مصر و قطر مبادرت به كارهائي چون پرتاب ماهواره نمي كنند نه به دليل ناتواني بلكه بخاطر فقدان توجيه اقتصادي در چنين اقداماتي در كشورهايشان است.
البته در كشورهائي كه حكومتها بلحاظ مالي به مردم وابسته نيستند و خود را چندان به خواسته ها و اولويتهاي عموم مردم پايبند و متعهد نمي دانند طبيعي است كه براي افزايش قدرت خود و يا تظاهر به قدرتمندي، دست به اقداماتي از اين دست بزنند. مردم هم كه مستقيماً هزينه چنين پروژه هائي را نمي پردازند طبيعي است كه در پي بروز چنين وقايعي براي كلاس گذاشتن هم كه شده شادماني كنند ولي اگر قرار بود هزينه چنين پروژه هائي از مالياتها تأمين گردد به احتمال زياد از اين خوشحالي ها نمي كنند. حتي در شوروي سابق نيز كه مالكيت، اصولاً عمومي بود و نفت هم داشتند و لذا حكومت از جامعه مستقل بود عليرغم اينكه عموم مردم در فقر و فلاكت به سر مي بردند ولي اين كشور از سرآمدان علم و فناوري دنيا و پيشگامان فتح فضا بود. اينگونه است كه روز به روز موجودات جديد علمي(موشك، ماهواره، داروي ايدز و ...)را آزمايش ميكنيم ولي در زلزله بم 25 هزار نفر را از دست مي دهيم ولي در كشوري چون ژاپن از اين كارها نمي كنند ولي در زلزله هاي 8 ريشتري كشته هم نمي دهند.
وقتي اينگونه است، آيا جاي خوشحالي باقي مي ماند و نبايد اظهار تأسف جاي خود را به پايكوبي بدهد!!!
يك بعد اين سوء تفاهم ها به ديدگاه بسياري از دانشگاهيان و نخبگان جامعه ايراني بر ميگردد كه معتقدنداگر تحقيق، علم و تكنولوژي بخصوص درحوزه هاي فني و مهندسي در اولويت قرارگيرد، شاهد توسعه و پيشرفت جامعه خواهيم بود. حتي اگر چنين گزاره اي مورد قبول هم واقع شود سوء تفاهم مهمتر، آنجاست كه طرفداران اين رويكرد براي موفقيت گزاره مورد ادعاي خود، همان بودجه و امكاناتي را مي خواهند كه در كشورهاي پيشرفته تخصيص مي يابد. اين دسته از افراد به اين موضوع توجه نمي كنند كه رابطه ميان توسعه علم و تكنولوژي با توسعه و پيشرفت جامعه، در بهترين حالت دو طرفه است و نه يكطرفه و پيشرفت تكنولوژيك لزوماً منجر به توسعه يافتگي نميشود همانگونه در شوروي سابق نشد. آنان ناديده مي گيرند كه ميزان تخصيص بودجه به علم و فناوري را اولويتهاي جامعه و بزرگي اقتصاد تعيين ميكنند. وقتي جامعه اي از تأمين حداقلهاي معيشتي بخش زيادي از مردم خود ناتوان است نميتواند و نبايد آنرا رها كند و به توليد و ارسال ماهواره به فضا مشغول شود آنهم در زمانه اي كه براحتي و با هرينه بسيار كمتري ميتواند اين كالا را از ديگران اجاره كند. بسياري از تحقيقاتي كه در آمريكا انجام ميشود در انگلستان و فرانسه و ژاپن صورت نمي گيرد، نه به اين دليل كه آنها نمي توانند و يا نمي فهمند، بلكه به اين دليل كه چنين تحقيقاتي در اقتصادي به بزرگي 14 هزار ميليارد دلار توجيه دارد و در اقتصادهائي با مقياس 2 الي 4 هزار ميليارد دلار توجيه ندارد.
سوء تفاهم ديگر آنجاست كه بخصوص بعد از انقلاب چنين تصور شده و يا تبليغ شده كه كشورهاي پيشرفته مانع توسعه علم و فناوري در ساير كشورها مي شوند و چون ايران قبل از انقلاب وابسته بوده شاهد توسعه علمي در كشور نبوديم و حالا كه مستقل شده ايم ميتوانيم به كارهائي دست بزنيم كه قبلاً نمي گذاشتند. چنين گزاره اي نيز صرفنظر از موارد خاص به كل نادرست به نظر ميرسد. گو اينكه در قبل از انقلاب، اين روحانيت بودند كه با امر تحصيل چندان همراهي نمي كردند و رژيم سابق مقوله سپاه دانش را به جد پيگيري مي نمود. دليل اصلي اينكه مثلاً پرتاب ماهواره به فضا در كشورهاي خاصي صورت مي گيرد، به بزرگي اقتصاد آنها بر ميگردد و نه عدم توانائي متخصصين ساير كشورها. اگر امروز كشورهائي چون تركيه، عربستان، اتريش، نيجريه، مصر و قطر مبادرت به كارهائي چون پرتاب ماهواره نمي كنند نه به دليل ناتواني بلكه بخاطر فقدان توجيه اقتصادي در چنين اقداماتي در كشورهايشان است.
البته در كشورهائي كه حكومتها بلحاظ مالي به مردم وابسته نيستند و خود را چندان به خواسته ها و اولويتهاي عموم مردم پايبند و متعهد نمي دانند طبيعي است كه براي افزايش قدرت خود و يا تظاهر به قدرتمندي، دست به اقداماتي از اين دست بزنند. مردم هم كه مستقيماً هزينه چنين پروژه هائي را نمي پردازند طبيعي است كه در پي بروز چنين وقايعي براي كلاس گذاشتن هم كه شده شادماني كنند ولي اگر قرار بود هزينه چنين پروژه هائي از مالياتها تأمين گردد به احتمال زياد از اين خوشحالي ها نمي كنند. حتي در شوروي سابق نيز كه مالكيت، اصولاً عمومي بود و نفت هم داشتند و لذا حكومت از جامعه مستقل بود عليرغم اينكه عموم مردم در فقر و فلاكت به سر مي بردند ولي اين كشور از سرآمدان علم و فناوري دنيا و پيشگامان فتح فضا بود. اينگونه است كه روز به روز موجودات جديد علمي(موشك، ماهواره، داروي ايدز و ...)را آزمايش ميكنيم ولي در زلزله بم 25 هزار نفر را از دست مي دهيم ولي در كشوري چون ژاپن از اين كارها نمي كنند ولي در زلزله هاي 8 ريشتري كشته هم نمي دهند.
وقتي اينگونه است، آيا جاي خوشحالي باقي مي ماند و نبايد اظهار تأسف جاي خود را به پايكوبي بدهد!!!
۷ نظر:
آقا سپاس بسیار بسیار عالی بود
متاسفانه الان هر کس مانند من و شما فکر نکند انگ مخالفت با پیشرفتهای انقلاب و بستن چشم بر روی حقایق را می خورد
جناب پدرام
با سلام ،
از نوشته هاي شما در آينده بسيار استفاده مي كردم.راه اندازي اين وبلاگ را به شما تبريك مي گويم.از هم اكنون من به عنوان يكي از خوانندگان هميشگي شما خواهم بود.به اميد موفقيت جنابعالي در نوشتن مطالب عميق و تاثير گذار.
با تشكر - جاويد
با سلام جناب پدرام و تبریک وبلاگتان!
من از قدیم آشنایان با قلم شما در آینده هستم، ضمن آرزوی موفقیت برای وبلاگتان، منهم یک مقاله تقریباً با همین مضمون برای سایت «راهبرد» که لینکش را ذیلاً میدهم فرستاده ام ولی هنوز دوستان آنرا درج نکرده اند . ولی با این حال آدرس لینک را ذیلاً میدهم که البته نوشتاری دیگر از من است ولی شاید در چند روز آینده آن مقاله هم، راجع به: دو رویکرد تکنولوژیکی : یکی تکنولوژی اقتصاد محور و دیگری تبلیغات محور درج شود! در سایت آینده، توصیه وبلاگاتان را دیدم و به تبعیت از «ناشناس گفت » منهم از این به بعد مشتری خواهم بود!
موفق باشید
http://www.rahbordonline.com/zeit/?p=937
حبیب ت
با نظر شما موافقم اما اصولا آمریکا هم احتیاجی به ارسال سفینه به کره ماه نداشت. بنابراین سوال این است که آیا مردم ایران می خواهند که اسم در کنند یا نه؟ که اکثرا همانطور که خودتان گفته اید می خواهند چون وفتی همچین خبری را می شنوند خوشحال می شود. اون قسمتی را که نمی خواهند افزایش احتمال جنگ یا تحریم و انزوای سیاسی کشورشان است که متاسفانه اکثرا در لخظه شنیدن این خبرها به آن توجه نداریم.
خلاصه بگویم:
اولاً هر عصری در سطح و مقیاس جهانی و بسته به اینکه در آن عصر«که» جلو دار جهان است انگیزه های علم پژوهی و اکتشافاتی خود میآفریند. آنکه جلودار است در این زمینه ها هم جلو دار خواهد بود. به اکتشافات جغرافیائی قرون میانه به بعد نگاه کنید! این اکتشافات با انگیزه توسعه مستعمراتی آغاز نشد ولی در مسیر لاجرم خود، به انجا ختم شد ولی این بدان معنی نیست که هر ملتی در هر گوشه دنیا .می توانست در ان دوران خاستگاه پرورش چنین انگیزه هائی باشد و هزینه دریانوردی های آنسوی کره ارض را و... را تآمین کند!
2 ـ علاوه بر تآثیر گذاری رقابت دو سیستم جهانی ان روز، امریکا هم وزن کمی و هم کیفی اعزام سفینه به ماه را داشت و فراموش نکنیم که تکنولوژی فضائی فقط مخصوص به فضا نیست و ناسا بخش زیادی از هزینه آنرا از محل فروش تولیدات جانبی این سفینه در می آورد. ماهواره ایران نه توجیه اقتصادی دارد و نه توجیه تکنیکی! فقط ماهواره ایدئو لوژیکی است.
اگر دوستان سایت راهبرد راضی به درج نظر من شدند من به سهم خود در راستای همین استدلال آقای پدرام ، در این باره توضیح داده ام.
با پوزش از اینکه من بجای پدرام پاسخ گفتم.
به همه دوستان خوش آمد می گویم و امیدوارم مطالب وبلاگ مفید باشد و بتوانیم از اظهار نظرها و یا مقالات مستقل دوستان دراین وبلاگ بهره مند شویم.
آقاي پدرام - ضمن عرض سلام و خسته نباشيد .
مطالب شما بسيار منطقي و درست مي باشد . از خواندن آن لذت مي برم .
فقط خواهش مي كنم كمي در مورد خودتان (شغل - تحصيلات و ...) بنويسيد .
ممنون
ارسال یک نظر